ماکس فون سیدو، از یاران باوفای حضرت اینگمار برگمان، و بازیگر تعداد مهمی از فیلماش از جمله "مهر هفتم"، "چهره/جادوگر"، "َشرم"، "همچون در یک آینه" امروز در نود سالگی درگذشت. فون سیدو بنظرم شاید بازیگر آنچنان توانمند و خلاقی نباشه، اما خب نقشهای ماندگارش تو فیلمای برگمان و همینطور نفش کشیش در فیلم "Exorcist"باعث تبدیل شدن به یک چهرۀ به یاد موندنی رای دوستداران سینمای کلاسیک شده. به همین مناسب یکی از بهترین دیالوگ های شاید کل دوران سینمای کلاسیک که بخشی از شاهکار "مهر هفتم" هست رو میذارم و در ادامه هم چنتا عکس از برگمان و فون سیدو در کنار هم رو می بینین.

آنتونیوس:‌ می‏خواهم تا جایی که برایم ممکن است با شما صادقانه سخن بگویم، اما قلب من تهی است.
مرگ: پاسخی نمی‏دهد.

آنتونیوس: این خلأ، چون آیینه‏ ای در برابر من است. می‏توانم خود را در آن بنگرم، حس می‏کنم از تنفر و ترس لبریزم.
مرگ: پاسخی نمی‏دهد.

آنتونیوس: به ‏خاطر بی‏ تفاوتی‏ ام در برابر دیگران، منزوی شده ‏ام. حال در دنیای ارواح زندگی می‏کنم. اسیر رؤیاها و تخیلات شده ‏ام.
مرگ: و هنوز هم قصد مردن نداری؟

آنتونیوس: آری دارم!
مرگ: و منتظر چه هستی؟

آنتونیوس: آگاهی، می‏خواهم آگاه شوم.
مرگ: در جستجوی یقین و اطمینان می‏باشی.

آنتونیوس: هرچه می‌‏خواهید آن‏را بنامید. این واقعاً ناممکن و باورنکردنی است که خدا را بتوانیم با حواسمان درک کنیم؟ چرا او باید در هاله‏ ای از وعده‏ های ناقص و معجزاتی نامعلوم، پنهان شده‏ باشد؟

مرگ: پاسخی نمی‏دهد.

ادامه مطلب


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها